دنیا

ماه‌ها از این فضا دور بودم، نه شوقی برای نوشتن بود و نه فرصتی برای خواندن.

هم دلم برای اینجا تنگ شده بود، هم هراسی مبهم از بازگشتن داشتم.

چندهفته‌ست وبلاگ دوستانم رو دنبال می‌کنم و حالا اینجام...

حتما در این چندماه ماجراها بر من و شما گذشته، تلخ و شیرین، زشت و زیبا؛

که هرچه هست زندگی همین‌هاست...

سلام!

دنیا...

یه چیزایی مد میشه تو جامعه.. مثلا دیدن انیمه، یا سریال بی‌نهایت قسمتی، یا خوندن بعضی کتابها، یا گوش دادن به جنس خاصی از موزیک، یا مجموعه سخنرانی‌های یه شخصیت مذهبی یا گوش دادن به پادکست یا بعضی بازیها یا هرچی... که مثالهای زیادی میشه براش شمرد.اینجور دنیا...ادامه مطلب

آنها که امسال داغ روضه خانگی بر دلشان ماند درد ما را میفهمند.5روز در فاطمیه روضه خانگی داشتیم. از چندماه قبلش به فکر سخنران بودیم. اگر دیر میجنبیدیم وقتها پر میشد.چندروز قبل از روضه، چای و قند و خرما و... را تهیه میکردیم. مادربزرگ خبر میداد گلاب نخری دنیا...ادامه مطلب

 ما بابا نداریم ، نه که از اولش نداشتیم ، نه که به خوابمان نمی آید ، خدا خواست که امتحانمان کند ، که دنیا زمستان شود و تا جان دارد باران شور ببارد بروی لبهایمان.ما بابا نداریم اما راستش را بخواهید عکس دنیا...ادامه مطلب

 

   ‏یک زن همه ی حسش را با موهایش نشان می دهد...
حالش که خوب باشد ، موهایش را رها می کند ؛
غمگین که باشد با کش ، دارش می زند ؛
باحوصله که باشد ، می بافد و می آراید ؛
عصبانی که باشد جمعشان می کند ؛
دلش که بشکند... اولین چیزی که اضافی ست موهایش هستند !
برای اینکه حال زنی را بدانید به موهایش نگاه کنید...

دنیا...

   از بین پونزده شونزده نوه و چند فرزندی که داره ، فقط من براش کادوی روز مادر خریدم . هزینه مادی ناچیزی کردم اما خب خیلی خوشحال شد . تا چندروز کادوش رو گذاشته بود کنارش و هرکس میومد نشونش میداد و با آ دنیا...ادامه مطلب

گاه نوشت های یک عدد همراه بیمار - 2  ملحفه ها و لباس های بیمارها ، با توجه به جنسیت بیمار ، صورتی یا آبی کم رنگه.اینجا بخش مراقبت های ویژه قلبی با 6 تخت و بیمارهایی که همه شون پا به سن گذاشته ان . پیر دنیا...ادامه مطلب

گاه نوشت های یک عدد همراه بیمار - 3

 یکی درد و یکی درمان پسندد               

                         یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران       

                               پسندم آنچه را جانان پسندد 

گفتنش آسونه و پایبند بودن بهش ، سخته . خیلی سخت !                               

دنیا...

گاه نوشت های یک عدد همراه بیمار - 4 دوست داری پنجره اتاقت رو به این منظره باز بشه ؟دوست داری تختت کنار این پنجره باشه ؟دوست داری کفپوش و سرامیک و دیوار و پرده و پتو و ... وسیله های اتاقت سِت باشن و هم دنیا...ادامه مطلب

  بالاخره مرخص شد ، تا کارهای اداری ترخیص و حسابداری و تهیه دارو و ... رو انجام دادیم و رسیدیم خونه ، نزدیک غروب بود .داداش تن نحیفش رو بغل کرد و برد توی اتاقش . بهش پیشنهاد دادیم ببریمش حمام اما خیلی دنیا...ادامه مطلب